&دوستی )مبحث سوم) &
?تأثیر معاشرت در تحلیلهاى منطقى
مى گویند: بهترین دلیل بر امکان چیزى وقوع آن است; در موضوع مورد بحث، مشاهده نمونه هاى عینى که معاشرت با بدان سرچشمه انواع انحرافات اخلاقى مى شود، و معاشرت با نیکان در پاکسازى روح و جان انسان اثر مى گذارد، بهترین دلیل براى بحث مورد نظر است.
این تشبیه قدیمى، که اخلاق زشت و بد همانند بیماریهاى واگیردار است، که بسرعت به نزدیکان و همنشینان سرایت مى کند، تشبیه صحیح گویایى است، مخصوصاً در مواردى که بر اثر کمى سنّ و سال یا کمى معلومات و یا سستى ایمان و اعتقاد مذهبى، زمینه هاى روحى براى پذیرش اخلاق دیگران آماده است، معاشرت این گونه افراد با افراد آلوده سمّ مهلک و کشنده اى است.
بسیار دیده شده است که سرنوشت افراد خوب و بد، بر اثر معاشرتها بکلّى دگرگون شده، و مسیر زندگانى آنها تغییر یافته است; و این امر دلائل مختلفى از نظر روانى دارد:
1 ـ از جمله مسائلى که روانکاوان در مطالعات خود به آن رسیده اند وجود روح محاکات در انسانها است;
یعنى، افراد، آگاهانه یا ناآگاه، آنچه را در دوستان و نزدیکان خود مى بینند، حکایت مى کنند; افراد شاد بطور ناآگاه شادى در اطرافیان خود مى پاشند و «افسرده دل افسرده کند انجمنى را».
افراد مأیوس، دوستان خود را مأیوس، و افراد بدبین، همنشینان خود را بدبین بار مى آورند، و همین امر سبب مى شود که دوستان با سرعت در یکدیگر تأثیر بگذارند.
2 ـ مشاهده بدى و زشتى و تکرار آن، از قبح آن مى کاهد و کم کم به صورت یک امر عادى در مى آید; و مى دانیم یکى از عوامل مؤثّر در ترک گناه و زشتیها، احساس قبح آن است.
3 ـ تأثیر تلقین در انسانها غیر قابل انکار است; و دوستان بد همنشینان خود را معمولا زیر بمباران تلقینات مى گیرند و همین امر سبب مى شود که گاه بدترین اعمال در نظر آنان، تزیین یابد و حسّ تشخیص را بکلّى دگرگون سازد.
4 ـ معاشرت با بدان، حسّ بدبینى را در انسان، تشدید مى کند و سبب مى شود که نسبت به همه کس بدبین باشد، و این بدبینى یکى از عوامل سقوط در پرتگاه گناه و فساد اخلاق است. در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: «مُجالَسَةُ الاَْشْرارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالاَْخْیارِ; همنشینى با بدان موجب بدبینى به نیکان مى شود.»(1)
حتّى در حدیثى، معاشرت با بدان سبب مرگ دلها شمرده شده، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در این حدیث مى فرماید:«اَرْبَعٌ یُمِتْنَ الْقَلْبَ... وَمُجالَسَةُ الْمَوْتى; فَقیلَ لَهُ یا رَسُولَ اللّهِ وَمَا الْمَوْتى؟ قالَ(صلى الله علیه وآله): کُلُ غَنِىّ مُسْرِف; چهار چیز است که قلب انسان را مى میراند... از جمله همنشینى مردگان است، عرض شد: منظور از مردگان کیست اى رسول خدا! فرمود: هر ثروتمند اسرافکارى است.»(2)
(ادامه دارد)
1. صفات الشّیعه صدوق، طبق نقل بحار، ج 71، صفحه 197.
2. خصال (مطابق نقل بحار، ج 71، ص 195).
منبع:کتاب اخلاق درقرآن